"مسیر عاشقی "پرهام

جای هیچ کدام از آنهایی که پیشم بودند و دیگر نیستند ،خالی نيستآنانکه که بر من ظلم کردند جایشان را با"تراب" ،وآنان که برمن مهرداشتند با "گلاب" پر کرده ام .[] بغنیتا[] بخوانید, ...ادامه مطلب

مرور آثارِ بر جا مانده از ابنیه ی بلند برج آسای مهرت، چندانم آسان نیست (بّغنیتا), ...ادامه مطلب

تا می توانید انتخاب کننده باشید تا انتخاب شوندهانتخاب که کردی ،قطعا پای عواقبش هم می نشینی و به هر سو کشیده نمی شوی اما منتخب که شدی ابتدا به ساکن اعلام می کنی افسارت دست دیگری است. هرچه خواست می کند. وبه یکباره در میانه جنگ و آتش همانی می بینی که انتظارش را نداشتی.(بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

تمام مشکلات از آنجا آغاز می شود که گرایشات چشمی ما قوی تر ازگرایشات قلبی است. یک منظره ایی را در نظر بگیرید تا جذاب است مردم بهش چشم می دوزند در کنارش عکس می اندازند ولی همین که آن منظره از بین رفت رغبتی به آن نخواهند داشتکسی که عاشق صرف چشم و ابرو،گیسو وقد و قامت کسی شدبا افول تک تک این جاذبه ها عشق که نه هوسش ته خواهد کشید(بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

من از جنگ بیزارمدلم ریش است وخوابم آشفتهمن از زخم این داغ تازه چه گویم.؟که شرمنده به جز گفتن هیچ نتوانم.تو را ای کودک معصوم چه شد؟بخواب و آسوده باش چه خوب، رفتی ز دست این دژخیم بی رحم زمانه!عجب دست لطیفی داشتی !عجب چابک ، عجب پاهای تیزی داشتینمی شد برون آیی از حصار این محنت؟یقین دان دست تقدیر فراموشت نخواهد کردزمانه انتقام گیر است .هم آن دست جفا پیشه، هم آن پای قوی پنجههم آن خوی درنده ،به یک شب، به یک رعدو یا به آهی که کشیدی در آن شب ، نیست خواهد شد.(بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

سلام ای کودک غمگین سلام طفل هراسان از غرش رعد آسای ظلمت جهان شرمنده از روی نگاهت فلک مبهوت آه و فغانت من ای جانم به فریاد رسا گویم که بعداز غروب جانکاهت به دنبال و تعقیب مرگم جهانی بعد از تو نمی خواهم، نمی خواهم نمی خواهم (بغنیتا), ...ادامه مطلب

گاه شجاعت ناشی از ناآگاهی از خطرات احتمالی و گاه ناشی از مثبت اندیشی و گاه ناشی از غرور جوانی استبه خاطر دارم بنا بر شرایط شغلی یک شب را به تنهایی در یک بیابان که تا شعاع ده و پانزده کیلومتری هیچ آبادی نداشت سپری کردم.من بودم و همراهم یک روز گرم تابستان خبر آمد که همراهم حتما باید برود و من تنها باشم به چه مدت،؟ بیست و چهار ساعت . روزش مهم نبود ولی الان که فکرش را می کنم شبش برای یک کودک دوازده ساله تک و تنها آن هم در یک بیابان بی سکنه و به دور از آبادی نباید راحت می بود. غرور ،ناآگاهی از خطرات احتمالی و مثبت اندیشی بزرگترین عوامل رضایت برتنها بودنم بودحالا که فکرش را می کنم وآن شب را در آن بیابان تصور می کنم می بینم چه شجاعتی داشتم.یاد ندانم کاریها به خیر(بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

من از زمین و زمان نمی نالمبر عکس دلم به حال زمین و زمانی می سوزدکه چگونه عده ایی سوار بر گرده ی فرتوتش این چنین راحت در حق مردم جفا می کنند.( بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

دلم تنگ بود عکست را دیدم ، لبخند زدم ،سرم را ناخودگاه تکان دادموبعد از آن ماندم چه کنم . کاری جز مرور خاطرات و مرور کران تا کران اقیانوس پر مهر گذشته نمی شد کرد و آخر سر یک آه به خاطر این همه دوری و دل تنگی و دل تنگی.چه دنیای قشنگی داشتیم .دنج و خلوت و امن وسه نفرهآری سه نفره همان مثلث خدا وتو و منخدایا راضیم به رضایت( بغنیتا) بخوانید, ...ادامه مطلب

عشق تو آبشخور حیات من است و یقین دارم از حال و هوام خبر نداری ( بغنیتا), ...ادامه مطلب

عسل ناز بابا ، وجودت پر پرواز منست. (بغنیتا), ...ادامه مطلب

گاه نا خواسته یه بخش از  زندگی ما  تراژیکه چون دلت می خواد باشد و نیست. ( بغنیتا) , ...ادامه مطلب

باد و یادم همه تسخیر تو بودشُکر شّکرینم همه از یاد تو بودور"آن دل که با خود داشتم"همه شب در کوچه عشق یله بود( بغنیتا), ...ادامه مطلب

امید بودنت ، تراوش مهرت، بغض شکفته ونشکفته ات، همه از الطاف الهی است که لیاقت درکش را از خدا مسئلت دارم.(بغنیتا), ...ادامه مطلب

تفرجگاه, قلبم همه روزه  ، بیست وچهار ساعته حتی ایام تعطیل به روی عموم نه، فقط به روی تو باز است  شیرفهم شدی؟ .ای بابا❤❤ ( بغنیتا)  , ...ادامه مطلب